27 November 2008

تدبیر در زنجیر

داشته‌هایمان را ساده حراج می‌کنیم
به سادگی
کلماتی
که از میان لبانمان خارج می‌شوند

روزگار پرتلاطمی‌ست
یا گردن روزگار را زنجیری/یا سرکشی زمانه را تدبیری

زنجیر کلمات را گشوده و بر پای نهادیم و تدبیر را در بوته فراموشی به آتش می‌کشیم
از حلم و بردباری خاطره‌ای نمانده

گمان بردیم، سر بردباران نیاید به خشم، لیک دیدیم که ز نابودنی‌ها بخوابند چشم
روزگار پرتلاطمی‌ست

گر بردباری نمی‌دانیم، خموشی پیشه کنیم؛ تا نسوزد خرمن عرق‌ریخته‌مان

(7 آذر 87)